April 30, 2013

عزیزان مجازی



نوشته وتهیه مقاله از دامون

پیش گفتار
عزیزان مجازی،
دیدم این وبلاگ داره همینطور خاک میخواره و احتیاج به یک خانه تکانی داره
برای خاطر همین، شاخاش و میکنیم شاید یه دسه چپُق بشه درست کرد باهاش
باز با این همه حال اگر سر زدید منزل  خوتونه
دامون




سخن گفتن یکی از اولین حربه های انسان در بدو تاریخ انسانیت بوده، برای بیان خویشتن خویشش؛ به زبان ساده تر، انسان با تکلم لغاط، خود را با دنیای اطرافش هماهنگ میکند و اوزان زمانه را از دریچهء چشم خویش با مُخاطب ممکنش در میان میگذارد.
اما سخن سرائی در ادوار جدیدتر به صدا و موضوع سخن آرایش شده و  کماکان تکاملی موازی تکامل انسانی پیدا میکند؛ یعنی اینکه انسان مترقی تر با تغییر آهنگ صدایش به تشدد ویا به محسوس بودن خواسته اش هم اشاره میکند و الهامات خود را به آواز میکشد، و همینطور برای آزین آن ساز مینوازد و ابعادی جدید را از خود به صورت ترانه به جا میگذاد.
و از زمانهء بسیار دور تاکنون یکی از طُرُق نوشتار،  بیان یک موضوع، با کلمات است، حال هر موضوعی، به محتوای آن
غرضی نیست؛ پس، بیان یک موضوع میتواند آسان باشد وهمینطور سخت و صقیل
آسان ، از آن نظر که با داشتن بهانه ء آن، و دانستن انتهای آن، شروع به نوشتن میکنی و نوشته ات را به پایان میرسانی؛ زیبائي در این طرز نوشتن محصور است، محصور در یک چهار چوب و لطافت آن اگر درست دقت شود، در همان قالب، باقی خواهدماند؛ همینطور اگر آن گفته را بخواهید در مکان و زمان دیگر استفاده کنید، ندرتاً بتواند جوابگوی پاسختان باشد

*
*
سختی بیان یک مطلب آنجا پیش میآید،که  رد پائی را دنبال میکنید و خواسته آن است که با بهترین ‌بیان آن پیشآمد را بازگوکنید و مازاد آن نوشته یا گفتهء شما قابل اقماض نباشد و مخاطب شما از آن به گونه ای بهرهمند شود که در امر، خواستهء شما بوده و هم از نظر درک مطلب، برای خواننده و یا شنونده لطافت داشته است.
 در این زمان سوق نوشتن خود را بایست در رودی روان رها کرد، بدون واسطه و انتخاب ِ پهلو گرفتن به بندر یا ساحلی، حتی ساحل امید؛ از بندگسیخته، وارسته، مماس به آن کمال روحانی اما، عاشقانه
اما
عشق ترنُم یک نگاه نیست
عشق ستودن مجاز نیست
بعد سوری غمزه های لیلی
ویا اطوار شیرین نیست
عشق حدیث بی قیدیست
تنفس کثیف خفهقان است
بری از زُدایش
به جُلبکی سمی
در اینجا میبینید برای نوشتن باید مُبرا بود؛ این یک نشان طبیعی ست که هر شخصی غریزه های مطعلق به خویش را دارد و با آن سازگار است، در درجهء دوم آدمی‌ را آدمیت لازم است نوشتار آدمی از بدو تولدش در اعماق جنگل های آفریقا، در غار هایِ ادوپا و بر سنگنوشته ها ی  آسیا نمایان است؛ هیچ وقت به آن فکر کرده اید که
پدران ما چه خواسته ای را دنبال میکرده اند، با میخ نوشته هایشان بر خاره خارهء سنگ
آیا رسوخ عشق را ؟

ادامه دارد
دامون

‏سه شنبه‏، 2013‏/04‏/30

دلشده گان

Blog Archive

About Me

My photo
سخن سرآمد تمامی افکار را در تجمع خطوط می انگارد، آنگونه که خاک با وزش باد دانهء محاجر را ‌ در لفاف خویش به آغوش میکشد و طراوش هر قطرهء باران نمناکی بهشت بعید را مهیّا گُستاخی قلم اما، پارچه ای سپید را با جوهری چکیده از اندیشه به گُلستانی الوان بَدَل که داد را از بیداد تمیز میدارد دامون** ١٩/٠١/١٣٨٩

My Blog List