ای فصل پُر باران من
-
ای فصل پُر باران منبَرریز بر یاران منچون اشک غمخواران مندر هجر دلداران منای
چشمِ ابرِ اشکهامیریز همچون مشکهازیرا که بُردَند رشکهابر ماه رخسارانِ
مناین ...
Moment
-
*Monday, 15 February 2010*
*Door to door, in the alley, in the market, in my city*
*The scent of a friend on dry lips*
*The bitter taste of friendship,...
سخن سرآمد تمامی افکار را در تجمع خطوط می انگارد، آنگونه که خاک با وزش باد دانهء محاجر را در لفاف خویش به آغوش میکشد و طراوش هر قطرهء باران نمناکی بهشت بعید را مهیّا
گُستاخی قلم اما، پارچه ای سپید را با جوهری چکیده از اندیشه به گُلستانی الوان بَدَل که داد را از بیداد تمیز میدارد
دامون**
١٩/٠١/١٣٨٩
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
در صورت میل: کُمنت !