گر بگویم که مرا با نوشتن، سرُ کاری نیست
درُ دیوار گواهی بدهد کاری هست
نوشتن را دوست دارم، بسنده
.و در کوتاهٔ زمان
.همیشه در همیشه خلاصه شده و همیشه، تا ابد
!نقض است نوشتن
وقتی تمام احساست بر صفحه ای کاغذین، طنین اندازمیشود
،و خواننده
.به صمعِ خویش مینوشد آن نوشته را
همیشه همیشه استُ دِگر هیچ
از خاک آمده ایمُ و به خاک میشویم
و اسطوره هامان
.به انگارِ سنگواره، درسِ عبرتی شاید در کتاب آیندهء ایشانهاست
حرفها، پیله کرده درگلو
غصیانیست
،ترشیده و بد بو
. که میبارد، بی لحظه ای زِ مَکث بر زبان، هِنگامه ی زوزهء گُرگی درپژواک، درسرما
دامون
۲۱/تیر /۲۵۸۳
۲۰/ آگوست/۲۰۲۴
No comments:
Post a Comment