۲۹ مهر ۱۴۰۰

و قلم منتظر که بنویسد


 


دل میخواست بنویسد و قلم منتظر که بنویسد

اما من نمیخواست که تکرار مکرر را با طنین پژواکی یا که، با نغمه ای یا که صدایی همچنان که در ترانه ای، هرچند در ترانه ی پیش پا افتاده ای بشنود، من حتی،  به یک" یادم تو را فراموش "راضی بود.

دل، میخواست بنویسد، ولی پشیمان شد.

دامون

 

۹/۱۱/۲۰۱۷

 

هیچ نظری موجود نیست: