اگَر، اگرگفتن ها را بهایی بودی، به جنبه ایٔ حقیقتی، نقطه ای شُدی که دال بر آن، پایه ای ، دلیلی بنا توانستی به وفق مراد، حال، بُگذراز شُبهِ و امّاش
*
به زیر پوستها خاک است، نه خون
در جسم کوه، نه رگ ونه خون، پژواکی اما، از کوه چو کاه
*
و توهر چیز را هیچش پنداری، وخویش را همه چیز
و میگویی: خدا آسمان را سینه درید وتو را آفرید
***
لطیفه میگویی، از پشت کوه آمده ای؟
*
میان حقیقت و دروغ را مجالی نیست، در تموز ِ روز، در انتها
مثل دو خط موازی مُماس نمیشوند، مَگَر به خواست خدا
***
دروغ بود، آنچه تا به حال حقیقت بود
دامون
۲۳/۰۹/۲۰۲۰
No comments:
Post a Comment