January 8, 2024

صبح بر دار ۱

 





با آنکه در خویش 

جمع است تن

وجمع ِتمام مفردهاست

یعنی که 



وقتی که سطح 

دلیل زندگی را درخلاصه است

 زنده  است

.جمع است

سطح ِجمع

و سطح

سطح ِمفرد

دراتفاق

جمع می شود

و سطح میشود 

.جمع ِتمام مفردها

هر مفردی 

 در اتفاقِ خویش 

جمع می شود

.بر سطح شهر

***

مرگ حق است

حق مرگ است

مرگ است 

.حق



حقی نیست جز مرگ

جز مرگ حقی نیست

حق 

.فقط مرگ است



دار، آرزوست

آرزو

بر دار است


جز بر دار


 آرزوئی نیست


نیست آرزو جز دار



چشمها 
باز

آسمان 
باز

دهانها 
.باز


دستها 
بسته

چشمها 
بسته

دهانها 
بسته



مرد ها ایستاده

زنها ایستاده

بچه ها 
ایستاده



مرد منتظر

طناب  منتظر
 
سحر 
منتظر



داغِ هوا 
بر آفتاب 

صبح داغ 
.از آفتاب



ازدحام 
در جمعیت

جمعیت 
در ازدحام


ازدحام 
.و جمعیت



طنابی آویزان

آونگی آویزان

تنی 
.آویزان




دامون

پاییز ۲۰۱۸








با اقتباص از شعر"واریاسیون ظهر بر دار" روانشاد، استاد رُئیایی





No comments:

دلشده گان

Blog Archive

About Me

My photo
سخن سرآمد تمامی افکار را در تجمع خطوط می انگارد، آنگونه که خاک با وزش باد دانهء محاجر را ‌ در لفاف خویش به آغوش میکشد و طراوش هر قطرهء باران نمناکی بهشت بعید را مهیّا گُستاخی قلم اما، پارچه ای سپید را با جوهری چکیده از اندیشه به گُلستانی الوان بَدَل که داد را از بیداد تمیز میدارد دامون** ١٩/٠١/١٣٨٩

My Blog List