February 16, 2017

لحظه







داشتم یعنی داشتم، یادت به خیر میگفتم از یادم نرود


دیدم یعنی داشتم میدیدم رد پایی از تو، میرفت تا پاک شود


گفتم یعنی داشتم با خود مگفتم، از خاطرم، تنها خواهی شد


میروی، یعنی انوقت میروی داشتم تورا فراموش











دامون


۰۲٫۰۹٫۰۱۷


No comments:

Post a Comment

دلشده گان

Blog Archive

About Me

My photo
سخن سرآمد تمامی افکار را در تجمع خطوط می انگارد، آنگونه که خاک با وزش باد دانهء محاجر را ‌ در لفاف خویش به آغوش میکشد و طراوش هر قطرهء باران نمناکی بهشت بعید را مهیّا گُستاخی قلم اما، پارچه ای سپید را با جوهری چکیده از اندیشه به گُلستانی الوان بَدَل که داد را از بیداد تمیز میدارد دامون** ١٩/٠١/١٣٨٩

My Blog List