۲۱ دی ۱۳۹۵

شطرنج






زندگی در یک نظر چون بازی شطرنج را ماند که تو، شاه و وزیرت را میدهی یکجا
 تا شوی مات، مبهوت، بیگانه ای با خود
*
و تو فردای نزدیکی میآئی و سربازی و او، سرباز این شطرنج
و روزی محو میگردی از رخ شطرنج
و میگویند: انتهارش مات 
*
زندگی در اصل هم یک بازی شطرنج را ماند، زندگی شط است و ما اندوه یک رنج

دامون

  ٠١/١٠/٢٠١٧

نقاشی: مارس من 

هیچ نظری موجود نیست: