۱۲ فروردین ۱۳۹۳

انتحار





غصه مرا میخورد زره  زره
قبل از آنکه من غصه ای برای خویشم بخورم
آب میشوم
به زمین میشوم
و این خُشکسالی و قحط نا مقدس شرم
میخوروشد به زره زرهء من
و در سوره های حجو انسانی
اتفاق من با زندگی به اطلاق میرسد
گُم میشوید همه درون خاطره ام
من دیگر من نیست
دامون
٠١/٠٤/٢٠١٤

دلشده گان

بايگانی وبلاگ

درباره من

عکس من
سخن سرآمد تمامی افکار را در تجمع خطوط می انگارد، آنگونه که خاک با وزش باد دانهء محاجر را ‌ در لفاف خویش به آغوش میکشد و طراوش هر قطرهء باران نمناکی بهشت بعید را مهیّا گُستاخی قلم اما، پارچه ای سپید را با جوهری چکیده از اندیشه به گُلستانی الوان بَدَل که داد را از بیداد تمیز میدارد دامون** ١٩/٠١/١٣٨٩

فهرست وبلاگ من