۲۲ دی ۱۳۹۲

بهار




لمیده سخت به دیوار ِ خانه زمستان در غایب بهار

و نقش قیر گونه ء ابری کشیده بُرقه به آفتاب

*

ثمر بجُز رسوب منجمد لاله نیست که خشکیده در حیاط خانهء ما

و ژاله های بلورین فشرده در طوفان

*

درون جُبهء یخ بسته، میطراود عشق

به دره ای متمادی، به کوچه ای بُن بست

و من، هنوز در انتظار بهارم

در انتظار معجزه ای 

وراء این ایام


دامون
٢٤/٠١/١٣٨٩

هیچ نظری موجود نیست: