لمیده سخت به دیوار ِ خانه زمستان در غایب بهار
و نقش قیر گونه ء ابری کشیده بُرقه به آفتاب
*
ثمر بجُز رسوب منجمد لاله نیست که خشکیده در حیاط خانهء ما
و ژاله های بلورین فشرده در طوفان
*
درون جُبهء یخ بسته، میطراود عشق
به دره ای متمادی
به کوچه ای بُن بست
و من، هنوز
در انتظار بهارم
در انتظار معجزه ای
وراء این ایام
دامون
٢٤/٠١/١٣٨٩
No comments:
Post a Comment