۱۱ شهریور ۱۳۹۳

از شدن تا نشدن




از شدن تا نشدن و هزار،قافیه ی بافته در یافته ها
شدن از تخم به مرغ
انجمادی صییال در وجودی ساکن و دگردیسی ما که من ِ در ما را 
که پُر از سلسله ی  سلسله هاست
شــُــدن و باز شدن و از این دست که میسازد و میپردازد
و از این دست که میچیند گل
و من و باغچه ی خانه ی ما  
در گذرگاه همه خاطره ها

دامون
٠١/٠٩/٢٠١٤
 به ت . آ

هیچ نظری موجود نیست: