۵ آذر ۱۳۹۲

در آستین هزار توی ِ افسونگر زمان




در آستین هزار توی ِ افسونگر زمان
تو چه دانی، کدام بازی تازه نشسته به انتظار
شاید دو خط موازی به اشتباه ونخواسته در انتها
یکی شوند
و انبوه شاخه های این درخت که مانده خُشک 
به بار نشیند در مرز ِ میان شب و صبح
در بعد بی قرار زمان، در امکان


دامون
٢٦/٠١/١٣٨٩

هیچ نظری موجود نیست: