دستهایی بود در این
باغچه، سبز، که تو گفتی در بهار شکوفه داده اند
صدای آب، هر از
چند وقت، میشست رکود غبار را، از برگ برگ
ِ سبز ِما
آسیاب ُمراد میگشت
در چرخش زمان، بی آنکه پر شود کاسهء صبر از ضُلال ِ بارانی
من ما بود و
آرزو نقشی نه در سرآب
دامون
٢٤/٠٩/٢٠١٣
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر